سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مناجات رمضانی ( پایان ماه)

شاعر : مصطفی هاشمی نسب
نوع شعر : توسل
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

ماه خـوب عاشقی دارد به پایان می رسد           لحظــۀ تودیع مهماندار و مهمان می رسد

آسـمان چـشـم های عـاشـقـان ابـری شده           مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد


گوئیــا دیـروز بود این سـفره را انداختند           طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد

با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتـیم           زود دارد افــتـتـاح ما به پـایـان می رسد

بی سـر و پـا آمدم ، حالا ســراپـا ثروتم           آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد

مثل من بی آبرویی را به کـویش راه داد           این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد

آنقَــدَر بخشیـد از خیل گــنـاه آلـوده گــان           تا که آوای فغــان از بند شیطان می رسد

تا به قدر ذره ای مژگـان من نمنـاک شد           دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد

تا که گفتم "بالحسین،العفو"، دستم را گرفت           لطف او بر ما پس از ذکر"حسین جان" می رسد

هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند           نالۀ واویلتــا از عــرش رحمان می رسد

درمیان نهری از خون، جان زینب بی سلاح           چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد

خواهــرش بالای تـل دارد تماشا می کند           مادرش با قـدّ خم، حالِ پریشان می رسد

کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند           دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد

عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد           بویی از پیراهن یوسف به کـنعان می رسد

وعــدۀ مـا اربعیـن، پــای پیـاده از نجف           کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد

نقد و بررسی

در بیت زیر به نظر میرسد اغراق گوئی شده است لذا توصیه میشود در خواندن آن تامل بیشتری شود



پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود           ازهراس دوری اش دارد به لب جان می رسد



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



خواهــرش بالای تـل دارد تماشا می کند           مادرش با قـدّ خم، موی پریشان می رسد